طبیبان بر سره بالین من آهسته میگویند / که امشب تا سحر این عاشق دل خسته میمیرد / ز هرجا بگذرد تابوت من غوغا به پا خیزد/ چه سنگین میرود این مرده از بس آرزو دارد
تابوتم فردا از کوچه ات می گذرد... چشم ات را مپوشان این مرده همان است که بیمار تو بود
اینجا صدای پا زیاد میشنوم...!
اما هیچکدام تو نیستی...!
دلم خوش کرده خودش را به این فکر که شاید پابرهنه بیایی...!
زندگی غمکده ای بیش نبود بهر ما جز غم و تشویش نبود
به کدام خاطره اش خوش باشم؟ که کدام خاطره اش نیش نبود؟
به هر کس مس نگرم در شکایت است...
در حیرتم که لذت دنیا به کام کیست؟؟؟
"نگران نباش"
حال من خوب است بزرگ شده ام...
دیگر آنقدر کوچک یستم که در دلتنگی هایم گم بشم.....
آموخته ام:::
که این فاصله کوتاه بین لبخند و اشک نامش "زندگیست"
آموخته ام:::
دلم برای نبودنت تنگ نشه....
راستی!!
دروغ گفتن را نیز خوب یاد گرفته ام
حال من ""خوب"" است
""خوبِ خوب""

اینجا زمین است...
جایی که وقتی زانوهایت را از شدت تنهایی بغل گرفته ای، به جای همدردی برایت پول خرد می اندازند...!
قانعم!
او قسمت من نبود ، مال مردم بود
قربون دلم که مال مردم خور نیست
اقرار
مرا بر پیشانی ات حک کن تا لا به لای این ثانیه های ویران،، نامی از احساس
نبرم،، من باختم!! به خود باختم!! به تصور مبهم فرشته های آدم نما باختم!!
و حال که گوشه ی اتاقم حماقت هایم را میشمارم،، آرام آرام در این جمله زاده میشوم که
""سنگ باش تا سنگسار نشوی""

تکیه بده!
اما.....
به آغوشی که اگر خوابت برد سرت راروی زمین نگذارد!!!!!!!!!!
هستن دخترایی که نگران پاک شدن آرایششون نیستن چون آرایش ندارن... هستن
دخترایی که وقتی یه پسر. پولدار میبینن دلشون نمی لرزه چون دلشون دله نه
ژله... هستن دخترایی که با دیدن ماشین پسرا کف نمیکنن چون اینا دخترن نه
دلستر...
روزگار شنگول جوانی ام را با خودش برد!
نه دستانش را آردی کرده بود، نه صدایش را نازک!!!!!
از کجا باید به گرگ بودنش شک میکردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سایه ام امشب زتنهایی مرا همراه نیست، گر در این خلوت بمیرم هیچکس آگاه نیست، من در این دنیا به جز سایه ندارم همدمی،این رفیق نیمه راه هم گاه هست و گاه نیست

نظرات شما عزیزان: